جدول جو
جدول جو

معنی سپی تامن - جستجوی لغت در جدول جو

سپی تامن
(سْپی / سِ مِ)
سردار ایرانی که دختر او را سلکوس سردار اسکندر بزنی گرفت. سلسلۀ سلوکی از این خانواده میباشند. رجوع به ایران باستان ص 1693، 1696، 1697، 1698، 1703، 1706، 1710، 1711، 1718، 1724، 1725، 1883، 2054 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسپیتامن
تصویر اسپیتامن
(پسرانه)
صورتی از سپیتمان، لقب خانوادگی زرتشت، نام سردار ایرانی در زمان اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سپنتامن
تصویر سپنتامن
(پسرانه)
مخفف سپیتامان، نام خانوادگی زرتشت، نام سرداری ایرانی
فرهنگ نامهای ایرانی
(اِ مِ)
سردار ایرانی که سلکوس دختر وی را بزنی کرد و بنام این سلسلۀ سلوکیان بعدها سلسلۀ مقدونی و ایرانی بشمار رفت، چه اعقاب سلکوس از طرف پدر مقدونی و از جانب مادر ایرانی بودند. (ایران باستان ص 2006)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
مرکب است از سپیت (در پهلوی) و مان از ادات اتصاف یعنی دارندۀ سپیدی و دارندۀ لکه های سپید. (مزدیسنا و... تألیف معین ص 112). نام جد نهم زرتشت است و سپتیمه و سپیتامان و سپنتمان خوانده میشود. رجوع به اسپنتمان و اسفنتمان و زردشت، و مزدیسنا و... تألیف معین شود
لغت نامه دهخدا
(سْپی / سِ)
مقیاس متر بوده است. پیرنیا آرد:... مقصود از استعمال ارابه های مذکور این بود که در دشمن تولید وحشت کند زیرا مال بند هر ارابه بنیزۀتیز و کوتاهی که بقول دیودور ببلندی سه سپیتام (مقدونیه) بود منتهی می شد. (ایران باستان ج 2 ص 1370)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
سپیتامان. نام نهمین پدر زردشت است یعنی جد هشتم او. در مروج الذهب اسبیمان و استیمان و در تاریخ طبری سفمان ضبط شده است. رجوع به مزدیسنا و... تألیف معین و سپیتمان و سپنتمان شود
لغت نامه دهخدا